‹‹وقتی که حقیقت آزاد نیست
آزادی حقیقت ندارد*››
وقتی که فهمیدی چقدر حقیری
تازه داری کم کم خودتو می شناسی
وقتی ..وقتی که چیزی و از دست می دی..
تازه می فهمی که چقدر دوستش داشتی
وقتی چشمانی رو بسته توی خاک می گذاری
تازه می فهمی چقدر چشمای بازش و دوست داشتی
وقتی تو هوای گرم ؛ دستات سرد سرد هست
تازه می فهمی که روزای سرد چرا احساس سرما نمی کردی..
الو..
سیما
سلام مهندس
شناختی ؟ آره مگه میشه یادمون نباشه !
عزیزم
روزت مبارک
میخوام بیام پیشت خوشحال باش (هاهاها)
دلم واسه دانشکده کشاورزی
کلاس کلاسش
۴۰۶ خاکشناسی سه بار حذف (نخند)
سایت اجتماعات کتابخونه
آموزش مدیر گروه فرهادی گنجی
سرگروه انجمن تولیدات اینجانب حسادت بروبچ (هه هه هه)
برگه سفید نمره ۲۰
خشت خشت دیواراش
دفتر فرهنگ کمیته انضباطی
بسیجی فعال دوستامون پر (چرا)
محوطه جدا خواهران ـ برادران
چشمک بچه های معماری
دلبری بچه ها از هم
شاگرد اول ترکمن عاشق آره همون (یادته)
عمو عباس باغبون طراحی فضای سبز محوطه
آفتاب داغ
مزرعه
روپوش گلی
چکمه های پلاستیکی سفید سیاه
شخم زمین تراکتور هیاهو دخترا شیطنت پسرا گرمه داغه !؟
استاد تعطیل شه خسته نباشید...
سیما
دلم کوچولو شده واسه استاد سختگیر بی نقص عالی باهوش خاکی فوقالعادمون
غرغراش خانم ماریه کلاساتو نپیچون
ماریه دیر نیا حواست جمع کن آخر ترم نمره ...
عاشقشم عاشق توانایی تدریسش می دونه یه دونه ست .
بچه ها
کشاورزی یعنی عشق تلاش دانش
درس بخونید جواب زحمت پدر مادراتون بدید آدم بشید !؟
می خوام بیام کلاسش چه روزی داری ؟ ؟
دیگه تا قیامت باهاش کلاس ندارم استاد ذوالفقاری مرد .
الهی چه غمناک
سلام دوست عزیز وبلاگ واقعا خوبی داری داشتم تو اینترنت میگشتم نمیدونم چطور شد اومدم وبلاگ شما واقعا کارتون زیباست ارزوی موفقیت دارم برای شما
یادمه پدرم فوت شد امدی بغلم کردی گفتی :
به آرامش رسید قوی باش جای اون سزبلند با عزت زندگی کن
متاسف نباش دوستم !
۵سال گذشته من فقط دنبال این بودم که آرامش روحشو ازش نگیرم به آرزوهاش برسونمش
دوست دارم ماریه
ماچ ماچ
یاد دوران دانشگاه به خیر
ممنون که سرزدید.