هی دختره
گوش کن،
برو بشین روی تخت
لحافو مچاله کن توی بغلت محکم
سرتو فرو کن توی لحاف و شروع کن به گریه کردن
بعد اگه خواست بغلت کنه موقعه گریه هم بهش بگو به من دست نزن
بعدش اون میاد پشتت میشینه
تکیه شو میده به دیوار و تو رو میکشه سمت خودش
دستاشو از پشت دور کمرت محکم حلقه میکنه
سرت را از رو لحاف برمیداره و میذاره رو شونه ش، درست کناره گردنش
امنه
امن
بعد شروع می کنه همون مدلی توی گوشت حرف زدن
آرومه آروم
نفسش هم داغه، موقعه حرف زدن گوشت میسوزه از داغیش
بعد تو دیگه گریه نمی کنه
چشماتو می بندی و به حرفاش گوش میدی
تو الآن تکیه دادی بهش، خوب؟ نه تو چشمای اونو میتونی ببینی نه اون چشمای تو را
بعد
تو هم میخوای بغلش کنی
دست راستتو میذاری رو بازوی چپش و دست چپتو رو بازوی راستش
بعد بازوهاشو میکشی طرف خودت و بغلشو تنگ می کنی
اون داره هنوز حرف میزنه
تو
اومم
نمیگم بقیه شو...
سلااااااااام
خوبی؟
قشنگ و اروتیک بود جای من خالی
زیبا بود افرین
یه روز/یه وبلاگی/به بزرگیه دوست داشتنت پیدا میکنی..
شاید برای من/امروز یک از همان روزها بود
-
سلام
و ممنون از اینکه/بر ما قدم زدید
درود
سلام عزیزم
اینبار از لینکی دادی تو مسنجر اومدم
کجایی نیستی؟
سلام
خوبی؟ یه جورایی تو وبلاگت گیج شدم
مرسی از اینکه بهم سر زدی
شاد باشی و در پناه خدای مهربان
دوست جونم
تو یه دونه ای هیچ دختری مثل تو نیست
پس اینقد خودت اذیت نکن
بیا بریم سالن بوکس
نمی خوای پای چشاشون کبود کنی
بخند ماری لطفا