در ابعاد این عصر خاموش

من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم

بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است

و تنهایی من شبیخون حجم ترا پیش بینی نمی کرد.

و خاصیت عشق این است.

 

از منجلاب ندامت و عصیانگری

تا انتهای شعور انسانی من

فاصله

خطی از خلاء تا خورشید بود

و تو در میان افسردگی

- این الکیل سیاه و منفور -

به دنبال چراها و حتی پامال

در امتداد جاده ها و انحرافات شیطانی

در پی کشف خدایت بودی

ولی افسوس در راه

جای پای غم یک بریدگی

در میان دل من

سخت رجز می خواند

و تو بی ترس

در پی احساس غریبانه خطر می کردی

که به ناگاه

ظاهر ترد درختان خیابان غزل وارانه

در پس پای نگاهت لرزید

و تو گویی اینک آشیانه ام

طرحی از رنج سیاهی و تعفن می شد

تا تو را دفن کند

به مجازات گناه نا کرده

- نه - ولی انگار

دستی

به موازات سکوت لبهایم

در پی نجات و عاشق بودن

به غم اصیل چشمانت

آویخته بود

نظرات 2 + ارسال نظر
شاهرخ دوشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 08:21 ب.ظ

Salam sara khanoom
omidvaram ke haleton khoob bashe
vaghan kheyli kheyli ziba minevisid man vaghan harcheghadr ke tarif konam kam tarif kardam be nazare man shoma estedade khassi dar in zamine darid baz ham mesle ghabl bayad begam ke aliye va vaghan binazire man ke vaghan lezzat mibaram vaghti ke webloge shoma ro mikhonam
montazere kare badion hastam
eradatmande shoma shahrokh

امیر شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 09:30 ق.ظ

آفرین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد